پخش زنده
دانلود اپلیکیشن اندروید دانلود اپلیکیشن اندروید
English عربي
6991
-
الف
+

مهدویان: در ساخت «لاتاری» به فکر برخورد جشنواره نبودم

محمدحسین مهدویان در خصوص فیلم سینمایی «لاتاری»،آخرین ساخته خود با آی‌فیلم به گفت‌وگو پرداخت.

در «آخرین روزهای زمستان»، به صورت جدی پا به عرصه فیلم و مستند گذاشت. مقتدرانه «ایستاده در غبار» ایستاد و به خوبی «ماجرای نیمروز» را روایت کرد تا محمد حسین مهدویان به گفته خیلی از منتقدین و سینماگران یکی از پرچم‌داران نسل جدید سینمای ایران شود.

مهدویان فیلمساز دغدغه‌مندی است که در هر فیلم خود حرفی برای گفتن دارد و امسال در ‌سی‌و ششمین جشنواره فیلم فجر، با فیلم سینمایی «لاتاری» مخاطب را به شور و هیجان در آورد. خیلی از اهالی رسانه و منتقدان منتظر کاندید شدن این فیلم حداقل در دو یا سه رشته مختلف بودند، اما پس از اعلام کاندیدهای این دوره از جشنواره، مشخص می‌شود که تنها در رشته جلوه‌های ویژه بصری آن هم به صورت مشترک با یک فیلم دیگر نامزد دریافت سیمرغ بلورین شده است که در پی این رأی هیات داوران صحبت‌های فراوانی مطرح شد.

«لاتاری» یکی از چهار فیلم برتری است که تماشاگران به آن رأی دادند و در طول جشنواره به سانس فوق العاده رسید. به بهانه حضور این فیلم در این دوره از جشنواره شبکه آی‌فیلم به سراغ محمد حسین مهدویان رفته و با وی به گفت‌وگو پرداخته است که در ادامه می‌خوانید:

محمدحسین مهدویان، کارگردانی است که تا قبل از لاتاری فیلم‌های تاریخی، دفاع مقدسی و مستندگونه ساخته است. اما یک مرتبه سراغ یک موضوع اجتماعی می‌رود که کمتر کسی به آن پرداخته است. این نگرانی وجود نداشت که مردم، مهدویان را در ساخت فیلم اجتماعی نپسندند؟

نه من اصلا نگران این موضوع نبودم. «لاتاری» خیلی ارزشش را داشت که ریسک کنم. موقعی که فیلم سینمایی لاتاری را شروع کردیم همه آنچه که می‌خواستیم همین بود که مردم با یک حرارت، شورو اشتیاقی این فیلم سینمایی را نگاه کنند و در واقع عاطفه و احساس تماشاگر درگیر بشود و تماشاگر از لحاظ احساسی بتواند با فیلم ارتباط برقرار کند.

وقتی شما ببینید که مخاطب با فیلم همراه است و در طول تماشای فیلم ملتهب است، با فیلم می‌خندد، گریه می‌کند، برای قهرمان فیلم و داستان دست می‌زند و در نهایت با قهرمانان فیلم همراه می‌شود، خیلی لذت بخش است و این همراهی چیزی بود که از همان ابتدا می‌خواستم و همراهی مخاطب با فیلم به تمام خستگی‌هایش می‌ارزید و ارزشش را داشت.

چه اتفاقی افتاد که شما به سراغ این سوژه رفتید؟ شخصیت محمد حسین مهدویان چقدر به شخصیت کلی این فیلم نزدیک است؟

من موقعی که دارم فیلم می‌سازم به مواجهه تماشگر با فیلم فکر می‌کنم. من یه وقتایی دارم آدمایی رو ترسیم می‌کنم که خودم ازشون فاصله دارم. معروفه که به هیچکاک گفتند چرا فیلم‌های ترسناک می‌سازی گفت چون خودم آدم ترسویی هستم.

واقعا بی حوصله بودم فیلمی بسازم که در آن ملاحظه داشتم باشم، همه چیز را در نظر داشته باشم، ببینم منتقدها چی می‌گویند یا گفتمان‌های سیاسی مختلف چه برداشتی دارند و یا جامعه شناس‌ها و ....درباره فیلمم چه می‌گویند یا اینکه در جشنواره فیلم فجر چطور با آن برخورد می‌شود. من همه این‌ها را کنارگذاشتم و می‌خواستم یک فیلم پرحرارت و داغ و پر انرژی بسازم که کمی در آن جریان حسی وجود داشته باشد و پرهیجان باشد.

من یک مقدار بی مهابا به سراغ موضوع فیلم لاتاری رفتم چون که این وضعیت را کمی بیشتر مشخص می کرد و واضح تر میشد.

جناب مهدویان به نظر من این فیلم دچار شعارزدگی شده بود و من خودم به شخصه کمی با شعارهای فیلم اذیت شدم. نظر خودتون درباره شعاری بودن فیلم چیست؟

زمان مونتاژ فیلم «لاتاری» بعضی از دوستانم می‌گفتند این قسمت را حذف کنیم، زیرا که حرفای شعاری در آن زده شده است، من گفتم نگران نباشید؛ کل فیلم سینمایی لاتاری یک شعار بزرگ است و اگر نگران این باشید که یک قسمتش شعاری دارید و باید آن، حذف بشود؛ به کلیت فیلم آسیب می‌زنید.

با کم شدن یک جمله یا دو جمله مساله شعاری بودن آن حذف نمی‌شود. چون فیلم اساسا مبتنی بر شعار است ولی شعارهایی که تماشاگر سینما دوست دارد. در لحظاتی دقیقا معلوم است قهرمان داستان شعار می دهد و تماشاگر دست می زند برای آن.

اینطور نیست که بگوییم اصولا شعار بد است. شعار اگر به قد و قواره فیلم بیاید تماشاگر با آن همراه شود و در جای درست استفاده شود می‌تواند واکنش خوبی از تماشگر بگیرد.

شخصیت‌های فیلم «لاتاری»  مثل موسی به شخصیت‌های فیلم «آژانس شیشه‌ای» مثل حاج کاظم تشابه دارند. این شباهت را از قصد ایجاد شده یا ناخودآگاه بود؟

فیلم سینمایی «آژآنس شیشه‌ای» نمونه خیلی خوبیه و این فیلم، فیلم ماندگاری است اما باید بگویم این گفت‌و گو خیلی در فضای کشور جاری است و من خودم در «ماجرای نیمروز» هم ریشه‌های آن را در کارکتر کمال و مسعود سعی کردم پیدا کنم. این گفت وگویی است که سالهاست از دهه 60 شروع شده و تا به امروز ادامه دارد. البته یادآور مواجهه دو شخصیت آژانس شیشه‌ای هم می‌تواند باشد و این تقابل دو دیگاه حاکم است.

اما برای من عنصر متفاوت این فیلم یک جریان سوم است که نقش امیرعلی آن را بازی کرده است. کسی که حرف این دو طیف را متوجه نمی شود که چرا این دو باهم دعوا می ‌کنند و به دنبال زندگی خودش است. و از این خیلی راضی بودم که یک نسل ده هفتادی را دارم وارد فیلمم می‌کنم و در ساختار داستان فیلم موثر است و تاثیر گذار و این گفت و گو را از مرتضی و موسی بیرون می آورم و به امیر علی نزدیک می کنم که حرف دارد.

محمدحسین مهدویان، قرار است چه نوع فیلمسازی شود؟ فیلمساز اجتماعی، سیاسی یا دفاع مقدسی؟

من ایده های مختلفی دارم برای ساختن فیلم. من واقعا فیلم ساختن رو دوست دارم و تلاش می‌کنم ببینم چه کاری را می‌شود انجام داد. آدم عمر محدودی دارد و نمی‌تواند همه فیلم‌هایی که دوست دارد را بسازد. باید دید شرایط ساخت چه فیلمی فراهم است اما به خودم اجازه نمی‌دهم روند فیلمسازی‌ام متوقف بشود و دوست دارم مدام فیلم بسازم.

*مصاحبه‌کننده: هانیه خاوری برای وب‎سایت آی‌فیلم (بهمن ۱۳۹۶)

نظر شما
ارسال نظر